از زمانی که خواهان اقدام به طرح دعوا علیه خوانده میکند، تا صدور رای قطعی مراحلی وجود دارد که گذراندن برخی از آنها اجباری و سپری کردن برخی دیگر منوط به درخواست یکی از طرفین است. زمانی که دادنامهای صادر میشود، این سوال ایجاد میشود که آیا این دادنامه و حکم قابل اعتراض است؟ برای پاسخ به این سوال عوامل متعددی در پرونده مورد بحث باید بررسی شود چرا که اعتراض به رای دادگاه میتواند در هر شرایطی متفاوت از شرایط دیگر باشد. در ادامه این مطلب به انواع اعتراض به رای دادگاه و چگونگی آن خواهیم پرداخت.
راه های شکایت و اعتراض به رأی دادگاه
اعتراض به رای دادگاه می تواند توسط خود فرد یا یک وکیل دادگستری انجام پذیرد. بدین صورت که افراد می توانند یا از همان ابتدا وکالت در پرونده خود را به یک وکیل حرفه ای بسپارند یا در هر مرحله ای از پرونده مثلا پس از صدور رای از دادگاه بدوی، به ایشان وکالت داده و ادامه مسیر را با در نظر گرفتن نوع پرونده تان به یک وکیل کیفری یا یک وکیل حقوقی بسپارید. در نظر داشته باشید که در برخی از دعاوی کیفری وجود وکیل الزامی بوده و افراد درخواست وکیل تسخیری میدهند.
در هر صورت، برای شکایت و اعتراض به آرا دو روش وجود دارد که عبارتند از:
الف) روش عادی: شامل تجدیدنظر خواهی و واخواهی
ب) روش فوق العاده: شامل فرجام خواهی ( اعتراض به آرای صادره در دیوان عالی کشور) اعاده دادرسی و اعتراض به شخص ثالث .
در ادامه به تبیین این دو روش خواهیم پرداخت.
– واخواهی ( شکایت از رأی غیابی )
طبق قانون، برای اعتراض به آرائی که به طور غیابی صادر شده اند، باید واخواهی کرد. منظور از صدور رای غیابی زمانی است که جلسات رسیدگی بدون حضور طرف مقابل یا وکیل ایشان انجام شده و رای به ضرر ایشان باشد. در این شرایط قانونگذار مهلتی را برای اعتراض به رای دادگاه در نظر گرفته تا حق کسی پایمال نشود. برای انجام واخواهی هم خود فرد و هم وکیل ایشان می توانند اقدامات لازم را انجام دهند. برای مثال اگر دعوی در مورد یک قرارداد باشد، فردی که رای غیابی به ضرر وی صادر شده است( اغلب خوانده)، میتواند برای واخواهی به یک وکیل قرارداد وکالت بدهد. به موجب قانون آیین دادرسی مدنی افراد مقیم ایران 20 روز و افرادی که خارج از کشور اقامت دارند، دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی می توانند تقاضای واخواهی نماید. تمامی احکام غیابی، قابل واخواهی هستند. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی، قابل رسیدگی است.
– تجدیدنظرخواهی (اعتراض به رای در دادگاه تجدیدنظر)
زمانیکه دو طرف دعوا در جلسات دادگاه حضور داشته و دفاعیات خود را ابراز نموده باشند و در نتیجه آن دادگاه اقدام به صدور رای نماید، هرکدام از طرفین اجازه دارند در صورتی که موضوع دعوایشان و رای دادگاه قابل تجدیدنظر خواهی بوده باشد، نسبت به آن اعتراض کند. این اعتراض در دادگاه های تجدید نظر انجام میگیرد. مهلت تجدیدنظر خواهی رای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور، 2 ماه از تاریخ ابلاغ دادنامه میباشد.
در مورد دعاوی کیفری ، جهات تجدید نظر خواهی در ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری تبیین است که شامل مواردی مانند مخالف بودن رای با قانون، عدم صلاحیت دادگاه صادر کنند رای و غیره می باشد. برای تجدیدنظر خواهی در دعاوی کیفری بهتر است که حتما متناسب با موضوع از وکلا مانند وکیل کلاهبرداری و غیره مدد بجوییم. در ادامه به این که چه دعاوی ای قابلیت تجدیدنظر خواهی در دادگاه های تجدیدنظر خواهی را دارند خواهیم پرداخت.
احکام قابل تجدید نظر
احکام قابل تجدیدنظرخواهی را میتوان در سه دسته ذکر کرد:
الف) دعاوی مالی که خواسته آن از سیصد هزارتومان متجاوز باشد ( شامل سیصد هزار تومان نمی شود )
ب) کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی
ج) حکم راجع به متفرعات دعوا در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قبل تجدیدنظر باشد
احکام غیر قابل تجدید نظر
به طور کلی در دو حالت نمی تواند اعتراض به رای دادگاه صورت پذیرد. اول ، در مورد احکامی که به واسطه ی اقرار (اعتراف) خوانده (کسی از او شکایت شده است) صادر می شود و دوم ،احکامی که به واسطه ی رای یک یا چند کارشناس که طرفین کتبا رای آن را قاطع دعوا قرار داده اند.
در ارتباط با مورد دوم، شما و طرف مقابل برای دعوایی که بین شما مطرح است، به صورت کتبی می نوسید هر رایی که از طرف کارشناس صادر شود قبول کرده و اعتراضی به رای نخواهید داشت، حتی اگر رای به ضرر شما صادر شده باشد. برای مثال در دعوای فروش مال مشاع اگر رای کارشناس به ضرر شما باشد، تجدیدنظر خواهی شما مسموع نخواهد بود.
جهات و دلایل تجدیدنظر عبارتند از
ارائه دلایل صحیح و دفاعیات قوی برای تجدیدنظر خواهی لازم است. چرا که در صورت عدم وجود این عوامل، دادگاه تجدیدنظر اعتراض شما را غیر وارد دانسته و دانامه صادره از دادگاه بدوی را قطعی اعلام مینماید.
ماده 348 ایین دادرسی مدنی جهات تجدیدنظر را ذکر کرده است. نوشتن لایحه تجدیدنظر از آن جایی که اخرین شانس برای برگرداندن رای به نفع تجدیدنظر خواه است از اعتبار و ارزش بالایی برخوردار است و بهتر است که توسط وکیل نوشته شود. مثلا اگر مورد دعوا مربوط به ملک و تصرف آن است، بهتر است دادخواست تجدیدنظر آن توسط یک وکیل خلع ید نوشته شود یا اگر دعوا در مرود کلمات رکیک بکار برده شده توسط یکی از طرفین است، بهتر است وکیل فحاشی اقدامات لازمه را انجام دهد.موارد ذکر شده در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی عبارت است از:
الف – ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه.
ب – ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج – ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
د – ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رأی.
ر- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی
نحوه رسیدگی به تجدیدنظر خواهی
پس از آنکه رای دادگاه بدوی صادر و برای شما ابلاغ شد، شما میتوانید تحت مهلت مقرر اعتراض خود را نسبت به ان اعلام دارید. بدین شکل که اگر با وکیل خود در پرونده حضور دارید از طریق ایشان ، و در غیر اینصورت توسط شما با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی انجام میپذیرد.
پس از اینکه دادخواست شما در دادگاه بررسی شد، دادگاه تجدید نظر مدارک و مستندات شما را برای تجدید نظر از رای بررسی می کند و پس از مدتی رای صادر میشود.
نکته مهم دیگر این است که اگر رای شما در مهلت قانونی ارسال نشود و یا در صورت وجود نقص در دادخواست تجدیدنظر شما، ایراد رفع نقص توسط شما صورت نگیرد به موجب قرار دادگاه دادخواست تجدید نظر شما رد میشود. استفاده از یک وکیل با تجربه بسیار مهم است چرا که نتیجه نهایی دعوای شما کاملا منوط به دادخواست تجدیدنظر میباشد.
پس بسیار مهم است که در مهلت قانونی دادخواست خود را از طریق دفتر خدمات ارسال کنید و همچنین اگر از طرف دادگاه ابلاغی برای رفع نقایص دادخواست دریافت کردید؛ حتما در مهلت مقرر نقایص مذکور در ابلاغ را بر طرف نمایید.
ذکر این نکته ضروری است که اگر دادخواست خارج از مهلت داده شود یا مجددا اصلاح نشود؛ اصلا به دادگاه نمیرسد و رد خواهد شد که در اینصورت مجددا برای طرح آن هزینه از شما دریافت میشود.
مهلت درخواست فرجام خواهی
همانطور که پیشتر گفته شد، فرجام خواهی یکی از طرق اعتراض به رای دادگاه به طریق ویژه و فوقالعاده است. مطابق قانون فرجامخواهی زمانی انجام میشود که خواهان تشخیص انطباق یا عدم انطباق را صادره شده با موازین شرعی و مقررات قانونی هستیم. این درخواست در عالی ترین مرجع قضایی کشور یعنی دیوانعالیکشور انجام میشود.
اصل بر آن است که زمانی که حکمی به شکل قطعی صادر میشود، دیگر نمیتوان علیه آن اعتراضی کرد اما فرجامخواهی خلاف قاعده میباشد و به همین سبب دارای شرایط ویژهای برای اعمال آن وجود دارد. آرائی که قابلیت فرجام خواهی دارند عبارتند از:
الف ) آرایی که به سبب عدم تجدیدنظرخواهی قطعی شدهاند ، مانند : حکمی که خواستهی آن بیش از 20 میلیون تومان باشد ، حکمی که مربوط به اصل نکاح، طلاق و نسب و …
ب) آرایی که از مجرای دادگاه تجدیدنظر به قطعیت رسیده است و باز نیز قابل اعتراض فرجامی میباشند ، مانند : حکم راجع به اصل نکاح ، طلاق و نسب و…
در مورد قرارها نیز مشروط براینکه اصل حکم قابل فرجام باشد مانند قرار رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده است.
و در مقابل، احکامی که غیر قابل فرجام خواهی نیستند عبارتند از:
- حکمی که خواهان و خوانده حق فرجامخواهی را از آن حکم ساقط کردهاند.
- حکمی که با اقرار در دادگاه به صادر شده است .
- حکمی که به موجب قانون خاص ، غیرقابل فرجامخواهی تلقی شده است .
نکته قابل توجه آن است که علاوه بر طرفین دعوا و وکلایشان، دادستان کل کشور نیز میتواند برای فرجام خواهی اقدامات لازمه را به عمل بیاورد.
اما برای افراد درخواست فرجام خواهی چقدر مهلت دارند؟ فرد فرجام خواه تنها بیست روز از تاریخ ابلاغ رای فرصت دارد که با تقدیم دادخواست فرجامخواهی به رای قطعی اعتراض وارد کند اما اگر در خارج از ایران اقامت دارد، این مهلت به 2 ماه افزایش پیدا میکند.
نحوه رسیدگی به درخواست فرجام خواهی
-دفتر دادستان كلكشور دادخواست رسیدگی فرجامی را دریافت و درصورت تكمیل بودن آن از جهت ضمائم و مستندات و هزینه دادرسی برابر مقررات، آن را ثبت و به ضمیمه پرونده اصلی بهنظر دادستان كلكشور میرساند.
-دادستان كل چنانچه ادعای آنها را درخصوص مخالفت بین رأی با موازین شرع یا قانون، مقرون به صحت تشخیص دهد، از دیوانعالی كشور درخواستنقض آن را مینماید. درصورت نقض رأی در دیوانعالی كشور، برابر مقررات مندرج در مبحث ششم این قانون اقدام خواهد شد.
-چنانچه دادخواست تقدیمی ناقص باشد دفتر دادستان كل كشور به تقدیمكننده دادخواست ابلاغ مینماید كه ظرف ده روز از آن رفع نقصكند. هرگاه در مهلت مذكور اقدام به رفع نقص نشود دادخواست قابل ترتیب اثر نخواهد بود. دادخواست خارج از مهلت نیز قابل ترتیب اثر نیست.
– پس از وصول پرونده به دیوانعالی كشور، رئیس دیوان یا یكی از معاونان وی پرونده رابا رعایت نوبت و ترتیب وصول به یكی ازشعب دیوان ارجاع مینماید شعبه مرجوعالیه به نوبت رسیدگی میكند مگر در مواردی كه به موجب قانون یا به تشخیص رئیس دیوانعالی كشور،رسیدگی خارج از نوبت ضروری باشد.
– پس از ارجاع پرونده نمیتوان آن را از شعبه مرجوعالیه اخذ و به شعبه دیگر ارجاع كرد مگر به تجویز قانون، رعایت مفاد این ماده درمورد رسیدگی كلیه دادگاهها نیز الزامی است.
–رئیس شعبه، موضوع دادخواست فرجامی را مطالعه و گزارش تهیه میكند یا به نوبت، به یكی از اعضای شعبه برای تهیه گزارش ارجاع مینماید.
-گزارش باید جامع یعنی حاوی جریان ماهیت دعوا و بررسی كامل در اطراف اعتراضات فرجامخواه و جهات قانونی مورد رسیدگی فرجامی با ذكر استدلال باشد.
-عضو شعبه مكلف است ضمن مراجعه به پرونده برای تهیه گزارش، چنانچه از هریك از قضات كه در آن پرونده دخالت داشتهاند تخلف از مواد قانونی، یا اعمال غرض و بیاطلاعی از مبانی قضایی مشاهده نمود، آن را بهطور مشروح و با استدلال درگزارش خود تذكر دهد. به دستور رئیس شعبه رونوشتی از گزارش یادشده به دادگاه عالی انتظامی قضات ارسال خواهد شد.
–رسیدگی در دیوانعالی كشور بدون حضور اصحاب دعوا صورت میگیرد مگر در موردی كه شعبه رسیدگی كننده دیوان، حضور آنان را لازم بداند.
-برگه های احضاریه بهدادگاه بدوی محل اقامت هریك از طرفین فرستاده میشود. آن دادگاه مكلف است احضاریه را به محض وصول، ابلاغ و رسید آن را به دیوانعالی كشور ارسال نماید.
-در موقع رسیدگی، عضو ممیز گزارش پرونده و مفاد اوراقی را كه لازم است قرائت مینماید و طرفین یا وكلاء آنان در صورت حضور میتوانند با اجازه رئیس شعبه مطالب خود را اظهار نمایند و نماینده دادستان كل در موارد قانونی اظهار نظر مینماید.
-اظهارات اشخاص فوقالذكر درصورت جلسه قید و به امضای آنان میرسد . عضو ممیز باتوجه به اظهارات آنان میتواند قبل از صدور رأی، گزارش خودرا اصلاح نماید.
-پس ازاقدام طبق مقررات مواد فوق، شعبه رسیدگی كننده طبق نظر اكثریت در ابرام یا نقض رأی فرجام خواسته اتخاذ تصمیم مینماید اگر رأی مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن ابرام آن، پرونده را به دادگاه صادركننده اعاده مینماید والا طبق مقررات آتی اقدام خواهد شد.
–اگر فرجامخواهی بهواسطه مغایر بودن دو حكم باشد ابتدای مهلت، تاریخ آخرین ابلاغ هریك از دو حكم خواهد بود.
–اگر رأی مورد درخواست فرجام از نظر احتساب محكوم به یا خسارات یا مشخصات طرفین دعوا و نظیر آن متضمن اشتباهی باشد كه به اساس رأی لطمه وارد نكند، دیوانعالی كشورآن را اصلاح و رأی را ابرام مینماید. همچنین اگر رأی دادگاه به صورت حكم صادر شود ولی از حیث استدلال و نتیجه منطبق با قرار بوده و متضمن اشكال دیگری نباشد، دیوانعالی كشور آن را قرار تلقی و تأیید مینماید و نیز آن قسمت از رأی دادگاه كه خارج از خواسته خواهان صادر شده باشد، نقض بلاارجاع خواهد شد.
- هرگاه سهو یا اشتباه یادشده دراین ماده در رأی فرجامی واقع شود، تصحیح آن با دیوانعالی كشور خواهد بود.
–هرگاه یكی از دو رأی صادره كه مغایر با یكدیگر شناخته شده، موافق قانون بوده و دیگری نقض شده باشد، رأی معتبر لازمالاجرا میباشد و چنانچه هر دو رأی نقض شود برابر مورد اقدام خواهد شد.
–در رأی دیوانعالی كشور نام و مشخصات و محل اقامت طرفین و حكم یا قراری كه از آن فرجام خواسته شده است و خلاصهاعتراضات و دلایلی كه موجب نقض یا ابرام حكم یا قرار میشود بهطور روشن و كامل ذكر میگردد و پس از امضاء آن در دفتر مخصوص با قید شماره و تاریخ ثبت خواهد شد.
–چنانچه دعوا درمرحله فرجامی باشد، و طرفین با توافق تقاضای ارجاع امر به داوری را بنمایند یا مورد از موارد ارجاع به داوری تشخیص داده شود، دیوان عالی كشور پرونده را برای ارجاع به داوری به دادگاه صادركننده رأی فرجام خواسته ارسال میدارد.