از آنجایی که روابط حقوقی عمدتاً در قالب قرارداد ایجاد میشوند. در قوانین، علاوهبر راه ایجاد این روابط حقوقی و استفاده از مشاور حقوقی، راههایی هم برای خاتمهدادن به آنها پیشبینی شده است. فسخ یکی از راههای خاتمهبخشیدن به روابط حقوقی است که در قالب قرارداد شکل میگیرد.یکی از این قراردادها فسخ نکاح است که می توان با کمک یک وکیل خانواده مجرب نسبت به فسخ آن اقدام کرد. در این نوشتار به بررسیِ مفهوم فسخ و جایگاه آن در عقد نکاح پرداخته خواهد شد.
فسخ به چه معنا است؟
پیش از بررسیِ موضوع فسخ نکاح، مناسبتر است که در ابتدا با معنای فسخ آشنا شویم. فسخ یکی از راههای انحلال قرارداد است که در آن، یکی از طرفین قرارداد به صورت ارادی و یکطرفه قرارداد را بر هم میزند. حق فسخ قرارداد معمولاً به موجب شرطی که در قرارداد گنجانده میشود، برای یکی از طرفین قرارداد یا هر دوی آنها به وجود میآید. به عنوان نمونه، طرفین قرارداد ممکن است توافق کنند که اگر خریدار در زمان مشخصشده مابقی مبلغ معامله را نپردازد، فروشنده حق دارد ظرف مهلت یک هفته معامله را بر هم بزند.
باید توجه داشت که پیشبینی حق فسخ در یک قرارداد، مربوط به قراردادهای لازم میباشد و نه قراردادهای جایز؛ زیرا در قراردادهای جایز این حق برای طرفین قرارداد وجود دارد که هر زمان که بخواهند قرارداد را بر هم بزنند. منظور از قرارداد لازم قراردادی است که هیچ یک از طرفین معامله حق بر هم زدن آن را ندارند، مگر اینکه این حق به موجب یک شرط در قرارداد پیشبینی شده باشد یا اینکه قانون چنین حقی را برای یکی از طرفین قرارداد در نظر گرفته باشد. منظور از قرارداد جایز نیز قراردادی است که هر یک از طرفین قرارداد هر وقت که بخواهند میتوانند عقد را بر هم بزنند، بدون اینکه حق فسخی در قرارداد پیشبینی شده باشد. مثلاً قرارداد وکالت اینگونه است؛ یعنی موکل هر وقت بخواهد میتواند وکیل را از سِمَتَش برکنار کند و یکجانبه به او بگوید که دیگر تو وکیل من نیستی.
فسخ نکاح چیست؟
نکاح یا ازدواج، عقد یا قراردادی است که باعث ایجاد رابطه زوجیت میان دو انسان میشود. طرفین این قرارداد، یعنی زن و شوهر، ممکن است پس از انعقاد این قرارداد تصمیم بگیرند که آن را منحل سازند. راههای انحلال این رابطه حقوقی در قانون پیشبینی شده است. مطابق ماده 1120 قانون مدنی «عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل میشود». بنابراین، فسخ نکاح یکی از راههای انحلال نکاح است که در آن، یکی از طرفین با اراده خود و به صورت یکجانبه این قرارداد را منحل میسازد.
فسخ نکاح چه تفاوتی با طلاق دارد؟
هم فسخ و هم طلاق( چه طلاق توافقی باشد یا نه) از عواملی هستند که به صورت یکجانبه موجب انحلال عقد نکاح میشوند. با این حال، میان آنها تفاوتهایی وجود دارد. برخی از این تفاوتها عبارتند از:
الف. طلاق در صورتی واقع میشود که تشریفاتی همچون صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق و اجرای صیغه طلاق در حضور دو شاهد عادل رعایت شود. این در حالی است که رعایت این تشریفات برای فسخ نکاح ضروری نیست و مطابق ماده 1132 قانون مدنی، با هر لفظ یا عملی که دلالت بر فسخ کند، واقع میشود.
ب. اگر طلاق از نوع رجعی باشد، این امکان برای مرد وجود دارد که در ایام عده به همسر خود رجوع کند. این در حالی است که در فسخ نکاح، دیگر مرد حق رجوع به همسر خود را ندارد و با آن، عقد نکاح به صورت کامل منحل میشود و از بین میرود.
پ. موجبات طلاق با مواردی که در آنها طرفین این حق را پیدا میکنند که نکاح را فسخ کنند، متفاوت است.
ت. طلاق اصولاً به وسیله شوهر واقع میشود، اما فسخ نکاح ممکن است که از جانب زن یا شوهر صورت بگیرد.
فسخ نکاح چه شرایطی دارد؟
در بندهای پیشین، به معنای فسخ نکاح اشاره شد. در کنار توجه به معنا و مفهوم فسخ نکاح، باید به این نکته نیز عنایت داشت که عقد نکاح با قراردادهای مالی مانند بیع و اجاره تفاوت دارد. بر مبنای همین تفاوتهای عمده نیز قانونگذار برای تثبیت خانواده و محدود کردن موارد انحلال آن، موارد فسخ نکاح را پیشبینی کرده است. به عبارت بهتر، باید یکی از این شرایط قانونی وجود داشته باشد تا هر یک از طرفین عقد نکاح بتوانند دست به انحلال این قرارداد بزنند. قانونگذار سه دسته از عوامل را تعیین کرده است که در صورت وجود آنها، حق فسخ ایجاد میشود. این عوامل عبارتند از:
الف. عیوب
یکی از مهمترین عیوبی که وجود آن در زن یا مرد، به طرف مقابل حق فسخ عقد نکاح را میدهد، جنون است. مطابق ماده 1121 قانون مدنی، چنانچه هر یک از زوجین مبتلا به جنون باشد، خواه از نوع مستمر باشد و خواه از نوع ادواری، طرف مقابل این حق را خواهد داشت که عقد نکاح را فسخ کند. باید توجه داشت که جنون زن در صورتی برای مرد حق فسخ به وجود میآورد که این عیب در زمان عقد در زن وجود داشته باشد و مرد در زمان عقد نسبت به آن آگاهی نداشته باشد، اما جنون شوهر خواه قبل از عقد نکاح و خواه بعد از آن ایجاد شده باشد، حق فسخ را برای زن ایجاد میکند.
علاوه بر مورد فوق، مطابق ماده 1122 قانون مدنی، اگر عیوب ذیل در مرد وجود داشته باشد، زن حق فسخ نکاح را خواهد داشت:
- خصاء
- عنن، به شرط آنکه حتی یک بار هم عمل زناشویی انجام نشده باشد.
- مقطوعبودن آلت تناسلی، به اندازهای که قادر به انجام عمل زناشویی نباشد.
همچنین، به موجب ماده 1123 قانون مدنی، اگر عیوب ذیل در زن وجود داشته باشد، مرد حق فسخ عقد نکاح را خواهد داشت:
- جذام (خوره)
- برص (پیسی)
- افضاء
- زمینگیری
- نابینایی از هر دو چشم
ب. تدلیس
منظور از تدلیس آن است که هر یک از طرفین با انجام اعمال متقلبانه، نقص یا عیبی را که در خود دارند، پنهان کنند و یا اینکه خودشان را واجد وصفی معرفی کنند که در واقع آن را ندارند و به این نحو، طرف مقابل خود را فریب دهند. به عنوان نمونه، اگر مرد خود را برخلاف واقع دارای ثروت و مقام معرفی کند یا خود را دارای فلان مدرک تحصیلی قلمداد کند و زن، برخلاف واقع خودش را دختر فلان شخصیت معروف معرفی کند یا خود را باکره معرفی نماید، مرتکب تدلیس شدهاند. در این حالت، شخصی که فریب خورده و با باور به وجود این صفات در طرف مقابل به ازدواج با او تن داده است، حق فسخ نکاح را خواهد داشت. همچنین، باید توجه داشت که در چنین مواردی شخصی که طرف مقابل خود را فریب داده است، به مجازات قانونی نیز محکوم میشود. مطابق ماده 647 قانون مجازات اسلامی، چنانچه هر یک از زوجین قبل از منعقد شدن عقد نکاح، طرف مقابل خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و … فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از این امور واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال محکوم میگردد.
پ. تخلف از شرط صفت
در برخی از موارد، طرفین یا یکی از آنها وجود صفت خاصی را در طرف مقابل شرط میکنند. در این حالت، اگر پس از انعقاد عقد نکاح مشخص شود که وصف شرطشده در این شخص وجود ندارد، طرف مقابل حق فسخ عقد نکاح را خواهد داشت.
پرداخت مهریه در صورت فسخ نکاح به چه صورت است؟
به محض آنکه عقد نکاح میان زن و مرد منعقد میشود، زن میتواند با کمک از یک وکیل مهریه ، حق خود را بگیرد و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد، در آن انجام دهد. بنابراین، انحلال عقد نکاح خواه از طریق طلاق باشد و خواه از طریق فسخ عقد نکاح، بر حقی که زن در خصوص مهریه دارد، تأثیر نمیگذارد و مرد موظف به پرداخت مهریه است. با این حال، مطابق ماده 1101 قانون مدنی، در صورتی که عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود، زن حق بر مَهریه ندارد، مگر اینکه موجب فسخ، عنن باشد که در این صورت، زن مستحق نصف مَهریه خواهد بود. منظور از عنن، نوعی ناتوانی جنسی در مردان است.
چه نکاتی باید در خصوص فسخ عقد نکاح مدنظر قرار گیرد؟
توجه به نکات زیر در مورد فسخ عقد نکاح ضروری است:
الف. همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، فسخ عقد نکاح مستلزم رعایت هیچگونه تشریفات خاصی نیست. زن یا شوهر میتواند در صورت وجود هر یک از شرایطی که ذکر شد، عقد نکاح را فسخ کند و فسخ عقد نکاح نیز با هر لفظ یا عملی که دلالت بر فسخ نکاح داشته باشد، تحقق مییابد. با توجه به اینکه ثبت فسخ نکاح ضروری است و ممکن است که اختلافاتی در این مورد ایجاد شود، شخصی که خود را دارای این حق میداند، باید دادخواستی را تنظیم کند و ضمن توضیح ادله خود مبنی بر داشتن حق فسخ، از دادگاه بخواهد که حکم به تنفیذ (تأیید) و صحت فسخ را صادر کند. در این صورت، اگر دادگاه احراز کند که فسخ نکاح به درستی صورت گرفته است، با صدور حکم اعلام میکند که عقد نکاح از طریق فسخ، منحل شده است.
ب. فسخ عقد نکاح باید به صورت فوری صورت بگیرد. در واقع، دارنده این حق باید حق خود را در کوتاهترین زمان ممکن اِعمال کند و اعلام نماید که به جهت وجود فلان شرایط قانونی، تصمیم دارد که عقد نکاح را بر هم بزند.
لزوم ثبت فسخ نکاح به صورت رسمی
تا پیش از سال 1391، ثبت فسخ برخلاف طلاق الزامی نبود، اما در سال 1391 با تصویب قانون حمایت خانواده جدید، این رویه تغییر کرد. مطابق ماده 20 قانون حمایت خانواده، چنانچه هر یک از طرفین (یعنی زن و شوهر) حق فسخ عقد را داشته باشند و عقد نکاح از طریق فسخ منحل شود، این فسخ باید در دفاتر رسمی ثبت شود. در غیر این صورت، مطابق ماده 49 این قانون، مرد ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج (بیش از 24 میلیون تا 50 میلیون تومان) و یا حبس تعزیری درجه هفت (از 91 روز تا 6 ماه) محکوم میشود.